معنی فارسی uncondensed
B1غیر متراکم، به چیزی اشاره دارد که به فرم فشرده‌شده نیست.
Not made denser or more compact; remaining in original form.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not condensed
example
معنی(example):
نسخه غیر متراکم گزارش بسیار طولانی‌تر است.
مثال:
The uncondensed version of the report is much longer.
معنی(example):
توضیح غیر متراکم می‌تواند جزئیات بیشتری ارائه دهد.
مثال:
An uncondensed explanation can provide more details.
معنی فارسی کلمه uncondensed
:
غیر متراکم، به چیزی اشاره دارد که به فرم فشرده‌شده نیست.
