معنی فارسی unconsecrated

B2

تقدیس نشده، به محلی اشاره دارد که هنوز به طور رسمی برای مصارف مذهبی یا معنوی مشخص نشده است.

Not set apart or made sacred; not consecrated.

adjective
معنی(adjective):

Not consecrated

example
معنی(example):

زمینی که تقدیس نشده بود برای دفن مناسب نبود.

مثال:

The unconsecrated ground was not suitable for a burial.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پارکی را بر روی زمین تقدیس نشده بسازند.

مثال:

They decided to build a park on the unconsecrated land.

معنی فارسی کلمه unconsecrated

: معنی unconsecrated به فارسی

تقدیس نشده، به محلی اشاره دارد که هنوز به طور رسمی برای مصارف مذهبی یا معنوی مشخص نشده است.