معنی فارسی under-performing
B2دارای عملکرد پایین یا کمتر از حد انتظار.
Describing something that is not performing to desired standards.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشآموزان با عملکرد ضعیف به کمک اضافی نیاز دارند.
مثال:
The under-performing students need extra assistance.
معنی(example):
یک دستگاه با عملکرد ضعیف ممکن است به تعمیرات یا ارتقاء نیاز داشته باشد.
مثال:
An under-performing device may need repairs or upgrades.
معنی فارسی کلمه under-performing
:
دارای عملکرد پایین یا کمتر از حد انتظار.