معنی فارسی underfed
B1به حالتی اشاره دارد که فرد یا حیوان بهاندازه کافی مواد غذایی دریافت نمیکند.
Not receiving enough food to be healthy.
- adjective
- verb
adjective
معنی(adjective):
Inadequately fed.
verb
معنی(verb):
To feed inadequately or insufficiently
example
معنی(example):
بسیاری از کودکان در این منطقه بهخوبی تغذیه نمیشوند.
مثال:
Many children in the area are underfed.
معنی(example):
حیوانات با تغذیه ناکافی اغلب ضعیف به نظر میرسند.
مثال:
Underfed animals often appear weak.
معنی فارسی کلمه underfed
:
به حالتی اشاره دارد که فرد یا حیوان بهاندازه کافی مواد غذایی دریافت نمیکند.