معنی فارسی underinvests
B2کمتر از حد معمول یا مورد انتظار سرمایه‌گذاری کردن در یک حوزه خاص.
To invest less than what is necessary or expected in a particular area.
- verb
verb
معنی(verb):
To invest insufficiently
example
معنی(example):
این شرکت در تحقیق و توسعه کمتر از حد لازم سرمایه‌گذاری می‌کند.
مثال:
The company underinvests in research and development.
معنی(example):
اگر یک کشور در آموزش کمتر از حد لازم سرمایه‌گذاری کند، ممکن است با مشکلات اقتصادی آینده مواجه شود.
مثال:
If a country underinvests in education, it may face future economic issues.
معنی فارسی کلمه underinvests
:
کمتر از حد معمول یا مورد انتظار سرمایه‌گذاری کردن در یک حوزه خاص.
