معنی فارسی unfurnished
B1 /ʌnˈfɜːnɪʃt/بدون مبلمان، به مکانی اشاره دارد که هیچ نوع مبلمانی ندارد.
Not equipped with furniture; lacking in furnishings.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not furnished; having no furnishings.
example
معنی(example):
این آپارتمان بدون مبلمان بود، بنابراین ما باید مبلمان خود را خریداری میکردیم.
مثال:
The apartment was unfurnished, so we had to buy our own furniture.
معنی(example):
یک اتاق بدون مبلمان، بوم سفیدی برای خلاقیت فراهم میکند.
مثال:
A unfurnished room provides a blank canvas for creativity.
معنی فارسی کلمه unfurnished
:
بدون مبلمان، به مکانی اشاره دارد که هیچ نوع مبلمانی ندارد.