معنی فارسی uninfected
B1غیرآلوده، اشاره به کسی یا چیزی که به عفونت یا بیماری مبتلا نشده است.
Not infected; free from disease or contamination.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not infected.
example
معنی(example):
پزشک ما را مطمئن کرد که بیمار هنوز آلوده نیست.
مثال:
The doctor assured us that the patient is still uninfected.
معنی(example):
اینجا حیوانات غیرآلودهای هستند که در طول شیوع محافظت شدند.
مثال:
Here are the uninfected animals that were protected during the outbreak.
معنی فارسی کلمه uninfected
:
غیرآلوده، اشاره به کسی یا چیزی که به عفونت یا بیماری مبتلا نشده است.