معنی فارسی unmerciful

B2

بی‌رحم، به فرد یا چیزی اشاره دارد که هیچ ترحم یا رحمتی نشان نمی‌دهد.

Showing no mercy; relentless or harsh.

adjective
معنی(adjective):

Not showing mercy

example
معنی(example):

طوفان بی‌رحم خسارات زیادی به بار آورد.

مثال:

The unmerciful storm caused extensive damage.

معنی(example):

او با انتقادات بی‌رحم برای کارهایش مواجه شد.

مثال:

He faced an unmerciful criticism for his actions.

معنی فارسی کلمه unmerciful

: معنی unmerciful به فارسی

بی‌رحم، به فرد یا چیزی اشاره دارد که هیچ ترحم یا رحمتی نشان نمی‌دهد.