معنی فارسی unmetalled
B1غیرمتال، به جاده یا مسیری اطلاق میشود که با مواد ساختمانی مناسب پوشانده نشده است.
Not covered with metal or a hard surface; unpaved.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of a road) Not metalled.
example
معنی(example):
جاده غیرمتال، پیمودن آن دشوار بود.
مثال:
The unmeetalled road was difficult to navigate.
معنی(example):
بسیاری از مسیرهای غیرمتال در حومه شهر یافت میشوند.
مثال:
Many unmeetalled paths are found in the countryside.
معنی فارسی کلمه unmetalled
:
غیرمتال، به جاده یا مسیری اطلاق میشود که با مواد ساختمانی مناسب پوشانده نشده است.