معنی فارسی unoiled

B1

به معنای عدم روغن‌کاری، اشاره به وضعیتی دارد که در آن چیزی بدون روغن یا روان‌کننده رها شود.

Not lubricated, especially referring to machinery or mechanisms.

adjective
معنی(adjective):

Not having been oiled.

example
معنی(example):

ماشین‌آلات قدیمی بدون روغن‌کاری رها شد و شروع به زنگ زدگی کرد.

مثال:

The old machinery was left unoiled and started to rust.

معنی(example):

نگه داشتن زنجیر دوچرخه روغن‌کاری شده مهم است؛ در غیر این صورت، روغن‌کاری نخواهد بود.

مثال:

It's important to keep your bike chain oiled; otherwise, it will become unoiled.

معنی فارسی کلمه unoiled

: معنی unoiled به فارسی

به معنای عدم روغن‌کاری، اشاره به وضعیتی دارد که در آن چیزی بدون روغن یا روان‌کننده رها شود.