معنی فارسی unopened

B1

به معنای چیزی که باز نشده یا دست نخورده باقی مانده است.

Not having been opened; intact and sealed.

adjective
معنی(adjective):

Not yet opened; still closed

example
معنی(example):

نامه بر روی میز بدون باز شدن باقی ماند.

مثال:

The letter remained unopened on the table.

معنی(example):

او یک جعبه شکلات خرید که هنوز باز نشده بود.

مثال:

She purchased a box of chocolates that was still unopened.

معنی فارسی کلمه unopened

: معنی unopened به فارسی

به معنای چیزی که باز نشده یا دست نخورده باقی مانده است.