معنی فارسی unpatriotic
B2بیمیلی به میهن، به عمل یا رفتارهایی اطلاق میشود که نشاندهنده عدم وفاداری یا حمایت از کشور شخص باشد.
Not showing love or loyalty to one's country; seen as disloyal or unsupportive.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not patriotic
example
معنی(example):
برخی معتقدند که انتقاد از دولت بیمیلی به میهن است.
مثال:
Some believe that criticizing the government is unpatriotic.
معنی(example):
عملکرد او توسط بسیاری از شهروندان بهعنوان بیمیلی به میهن دیده شد.
مثال:
His actions were seen as unpatriotic by many citizens.
معنی فارسی کلمه unpatriotic
:
بیمیلی به میهن، به عمل یا رفتارهایی اطلاق میشود که نشاندهنده عدم وفاداری یا حمایت از کشور شخص باشد.