معنی فارسی unpatrolled

B1

بدون گشت‌زنی، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ نهاد یا شخصی برای نظارت و کنترل مکانی وجود ندارد.

Not monitored or overseen, often implying a lack of security or safety measures.

adjective
معنی(adjective):

Not patrolled.

example
معنی(example):

این منطقه در شب بدون گشت‌زنی است و این موضوع آن را کمتر امن می‌کند.

مثال:

The area is unpatrolled at night, making it less safe.

معنی(example):

یک ساحل بدون گشت‌زنی می‌تواند خطرات پنهانی داشته باشد.

مثال:

An unpatrolled beach can have hidden dangers.

معنی فارسی کلمه unpatrolled

: معنی unpatrolled به فارسی

بدون گشت‌زنی، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ نهاد یا شخصی برای نظارت و کنترل مکانی وجود ندارد.