معنی فارسی unpolled

B1

غیر نظرسنجی، به گروهی از مردم اشاره دارد که در نظرسنجی‌ها مشارکت نکرده‌اند.

Not surveyed or consulted in an opinion poll.

adjective
معنی(adjective):

Not polled (included in a vote).

example
معنی(example):

بسیاری از جوامع در طول انتخابات بدون نظرسنجی باقی می‌مانند.

مثال:

Many communities remain unpolled during elections.

معنی(example):

عقاید جمعیت‌های بدون نظرسنجی اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

مثال:

The opinions of the unpolled population are often overlooked.

معنی فارسی کلمه unpolled

: معنی unpolled به فارسی

غیر نظرسنجی، به گروهی از مردم اشاره دارد که در نظرسنجی‌ها مشارکت نکرده‌اند.