معنی فارسی unpolluted
B1غیر آلوده، اشاره به آب یا هوایی که آلایندهای ندارد.
Not contaminated or polluted; clean.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To remove pollutants from; to purify.
adjective
معنی(adjective):
Not polluted; uncontaminated
example
معنی(example):
دریاچهی غیرفاسد مکان مناسبی برای ماهیگیری است.
مثال:
The unpolluted lake is a perfect spot for fishing.
معنی(example):
هواي غيرفاسد براي زندگي سالم ضروري است.
مثال:
Unpolluted air is essential for healthy living.
معنی فارسی کلمه unpolluted
:
غیر آلوده، اشاره به آب یا هوایی که آلایندهای ندارد.