معنی فارسی unpredictable
B2غیرقابل پیش‌بینی، به معنای عدم توانایی در پیش‌بینی یا حدس زدن رفتار یا رویداد.
Not able to be predicted; likely to change suddenly.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An unpredictable thing.
adjective
معنی(adjective):
Unable to be predicted.
example
معنی(example):
رفتار غیرقابل پیش‌بینی او کار کردن با او را سخت کرده بود.
مثال:
His unpredictable behavior made it hard to work with him.
معنی(example):
نتیجه بازی تا دقیقه آخر غیرقابل پیش‌بینی بود.
مثال:
The outcome of the game was unpredictable until the last minute.
معنی فارسی کلمه unpredictable
:
غیرقابل پیش‌بینی، به معنای عدم توانایی در پیش‌بینی یا حدس زدن رفتار یا رویداد.
