معنی فارسی unpredictably
B1به طور غیرقابل پیشبینی، به معنای تغییرات یا رفتارهایی که قابل پیشبینی نیستند.
In a way that cannot be predicted.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an unpredictable way.
example
معنی(example):
آب و هوا در طول روز به طور غیرقابل پیشبینی تغییر کرد.
مثال:
The weather changed unpredictably throughout the day.
معنی(example):
او در رقابت به طور غیرقابل پیشبینی عمل کرد؛ گاهی اوقات فوقالعاده بود و گاهی ناامیدکننده.
مثال:
He performed unpredictably in the competition; sometimes he was amazing and other times disappointing.
معنی فارسی کلمه unpredictably
:
به طور غیرقابل پیشبینی، به معنای تغییرات یا رفتارهایی که قابل پیشبینی نیستند.