معنی فارسی unpredicted

B1

پیش‌بینی نشده، به معنای وقوع یک رویداد که قابلیت پیش‌بینی آن وجود نداشته است.

Not predicted; unforeseen.

adjective
معنی(adjective):

Not predicted.

example
معنی(example):

برخی از رویدادها کاملاً پیش‌بینی نشده هستند و می‌توانند همه چیز را تغییر دهند.

مثال:

Some events are completely unpredicted and can change everything.

معنی(example):

نتایج پیش‌بینی نشده آزمایش دانشمندان را غافلگیر کرد.

مثال:

The unpredicted results of the experiment surprised the scientists.

معنی فارسی کلمه unpredicted

: معنی unpredicted به فارسی

پیش‌بینی نشده، به معنای وقوع یک رویداد که قابلیت پیش‌بینی آن وجود نداشته است.