معنی فارسی unreported
B2به معنای رویداد یا اطلاعاتی است که به رسمیت شناخته یا گزارش نشده است.
Not reported; omitted from reports or news.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not reported
example
معنی(example):
این حادثه در اخبار گزارش نشد.
مثال:
The incident went unreported in the news.
معنی(example):
بسیاری از رویدادهای جزئی بدون گزارش باقی میمانند.
مثال:
Many minor events remain unreported.
معنی فارسی کلمه unreported
:
به معنای رویداد یا اطلاعاتی است که به رسمیت شناخته یا گزارش نشده است.