معنی فارسی unruled
B1بدون خط، به معنای نداشتن خطوط مشخص بر روی کاغذ که آزادی بیشتری را برای نوشتن یا طراحی فراهم میکند.
Not having lines; blank and allows for free-form writing or drawing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Plain, not ruled with lines.
معنی(adjective):
Not ruled; not governed; not controlled or influenced.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت بر روی کاغذ بدون خط برای آثار هنری خود بنویسد.
مثال:
She decided to write on unruled paper for her artwork.
معنی(example):
دفتر بدون خط خلاقیت بیشتری در طراحی را امکانپذیر میکرد.
مثال:
The unruled notebook allowed for more creativity in drawing.
معنی فارسی کلمه unruled
:
بدون خط، به معنای نداشتن خطوط مشخص بر روی کاغذ که آزادی بیشتری را برای نوشتن یا طراحی فراهم میکند.