معنی فارسی unsized

B1

بدون اندازه، به چیزی که اندازه‌ای نداشته باشد اشاره دارد.

Not having a specified size; unmeasured.

adjective
معنی(adjective):

Not sized

example
معنی(example):

این اثر هنری بدون اندازه‌گیری باقی ماند و به شکل اصلی خود باقی ماند.

مثال:

The artwork remained unsized and was left in its original form.

معنی(example):

پارچه بدون اندازه برای پروژه سفارشی ایده‌آل بود.

مثال:

The unsized fabric was perfect for the custom project.

معنی فارسی کلمه unsized

: معنی unsized به فارسی

بدون اندازه، به چیزی که اندازه‌ای نداشته باشد اشاره دارد.