معنی فارسی unthankful

B1

احساس عدم قدردانی یا شکرگزاری برای چیزی که دریافت کرده‌ایم.

Not showing gratitude or appreciation.

adjective
معنی(adjective):

Not thankful; ungrateful.

example
معنی(example):

او برای هدایایی که دریافت کرده بود بی‌علاقه بود.

مثال:

She was unthankful for the gifts she received.

معنی(example):

بی‌قدردانی می‌تواند بر روابط شما با دیگران تأثیر بگذارد.

مثال:

Being unthankful can affect your relationships with others.

معنی فارسی کلمه unthankful

: معنی unthankful به فارسی

احساس عدم قدردانی یا شکرگزاری برای چیزی که دریافت کرده‌ایم.