معنی فارسی unworn

B1

نپوشیده، به چیزی اطلاق می‌شود که هرگز پوشیده نشده است.

Not worn or used

adjective
معنی(adjective):

Not having been worn, as clothing.

معنی(adjective):

Not worn away or eroded.

example
معنی(example):

پیراهن نپوشیده هنوز برچسب‌ها را دارد.

مثال:

The unworn dress still has the tags attached.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که کفش‌های نپوشیده را به صورت آنلاین بفروشد.

مثال:

He decided to sell the unworn shoes online.

معنی فارسی کلمه unworn

: معنی unworn به فارسی

نپوشیده، به چیزی اطلاق می‌شود که هرگز پوشیده نشده است.