معنی فارسی unworthy

B1 /ʌnˈwɝði/

ناشایست، به حالتی اطلاق می‌شود که کسی احساس کند که برای چیزی ارزشمند نیست.

Not deserving of something; not worthy

noun
معنی(noun):

An inadequate person.

adjective
معنی(adjective):

Not worthy; lacking value or merit; worthless.

example
معنی(example):

او اعتقاد داشت که شایسته این جایزه نیست.

مثال:

She believed she was unworthy of the award.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که شایسته تشویق همه نیست.

مثال:

He felt unworthy of everyone's praise.

معنی فارسی کلمه unworthy

: معنی unworthy به فارسی

ناشایست، به حالتی اطلاق می‌شود که کسی احساس کند که برای چیزی ارزشمند نیست.