معنی فارسی unworried

B1

بی‌نگران، به حالتی گفته می‌شود که فرد نگران چیزی نیست.

Not feeling worry or anxiety

adjective
معنی(adjective):

Free of worries.

example
معنی(example):

او در مورد امتحان آینده احساس بی‌نگرانی می‌کرد.

مثال:

She felt unworried about the upcoming exam.

معنی(example):

بعد از شنیدن خبر، او بی‌نگرانی باقی ماند.

مثال:

After hearing the news, he remained unworried.

معنی فارسی کلمه unworried

: معنی unworried به فارسی

بی‌نگران، به حالتی گفته می‌شود که فرد نگران چیزی نیست.