معنی فارسی warning coloration
B2رنگ‌هایی که به عنوان هشدار در طبیعت برای دور کردن دشمنان به کار می‌روند.
Colors used by animals to warn potential predators of their toxicity or danger.
- noun
noun
معنی(noun):
A form of aposematism in which a prey organism has conspicuous colors which function in deterring predators from consuming it.
example
معنی(example):
برخی قورباغه‌ها دارای رنگ‌آمیزی هشدار دهنده هستند تا شکارچیان را دور کنند.
مثال:
Some frogs have warning coloration to deter predators.
معنی(example):
رنگ‌آمیزی هشدار دهنده به حیوانات کمک می‌کند از خوردن شدن جلوگیری کنند.
مثال:
Warning coloration helps animals avoid being eaten.
معنی فارسی کلمه warning coloration
:
رنگ‌هایی که به عنوان هشدار در طبیعت برای دور کردن دشمنان به کار می‌روند.
