معنی فارسی waymarked
B2نشانگذاری شده، به مسیری اطلاق میشود که با علائم خاصی مشخص شده است تا مسافران آن را به راحتی پیدا کنند.
Marked with signs indicating the route, especially in hiking or walking paths.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Marked with a waymark.
example
معنی(example):
مسیر به خوبی نشانگذاری شده است تا راهیابی آسانتر شود.
مثال:
The trail is well waymarked for easier navigation.
معنی(example):
مسیرهای نشانگذاری شده، مسیرهای امن برای پیادهروها را نشان میدهند.
مثال:
Waymarked paths indicate safe routes for walkers.
معنی فارسی کلمه waymarked
:
نشانگذاری شده، به مسیری اطلاق میشود که با علائم خاصی مشخص شده است تا مسافران آن را به راحتی پیدا کنند.