معنی فارسی waymarking
B2نشان‌گذاری، فرایند علامت‌گذاری مسیرهاست تا مسافران در طول سفر راحت‌تر راه خود را پیدا کنند.
The process of marking paths or trails with signs to guide walkers or hikers.
- noun
noun
معنی(noun):
A recreational activity involving the finding and logging of points of interest, usually with a GPS receiver and digital camera.
example
معنی(example):
نشان‌گذاری برای مسیرهای کوهنوردی ضروری است.
مثال:
Waymarking is essential for hiking trails.
معنی(example):
نشان‌گذاری موثر کمک می‌کند تا کوهنوردان گم نشوند.
مثال:
Effective waymarking helps prevent hikers from getting lost.
معنی فارسی کلمه waymarking
:
نشان‌گذاری، فرایند علامت‌گذاری مسیرهاست تا مسافران در طول سفر راحت‌تر راه خود را پیدا کنند.
