معنی فارسی waypoints

B2

نقاط مشخصی که در مسیر یابی و ناوبری استفاده می‌شوند تا موقعیت‌های خاصی را علامت‌گذاری کنند.

Reference points in a journey or navigation, usually used to calculate or define a route.

noun
معنی(noun):

Any mapped reference point on a route that can be easily identified.

example
معنی(example):

نقاط مسیر در ناوبری برای علامت‌گذاری مکان‌های خاص استفاده می‌شوند.

مثال:

Waypoints are used in navigation to mark specific locations.

معنی(example):

می‌توانید نقاط مسیر متعددی را در جی‌پی‌اس خود تنظیم کنید تا مسیر خود را برنامه‌ریزی کنید.

مثال:

You can set multiple waypoints on your GPS to plan your route.

معنی فارسی کلمه waypoints

: معنی waypoints به فارسی

نقاط مشخصی که در مسیر یابی و ناوبری استفاده می‌شوند تا موقعیت‌های خاصی را علامت‌گذاری کنند.