معنی فارسی wayout

B1

روش یا راهی برای خروج از یک وضعیت یا مشکل.

A means of escape or a solution to a problem.

example
معنی(example):

آسان‌ترین راه خروج از مشکل این است که کمک بخواهید.

مثال:

The easiest way out of the problem is to ask for help.

معنی(example):

گاهی اوقات، راه خروج می‌تواند به فرصت‌های غیرمنتظره‌ای منتهی شود.

مثال:

Sometimes, a way out can lead to unexpected opportunities.

معنی فارسی کلمه wayout

: معنی wayout به فارسی

روش یا راهی برای خروج از یک وضعیت یا مشکل.