معنی فارسی wear oneself to a shadow
B2به شدت خسته و فرسوده شدن، معمولاً به دلیل کار بیش از حد.
To become very thin or exhausted due to overwork or stress.
- IDIOM
example
معنی(example):
او آنقدر سخت کار کرد که به سایهای از خود تبدیل شد.
مثال:
She worked so hard that she wore herself to a shadow.
معنی(example):
خودت را به سایه مبدل نکن؛ استراحت کن.
مثال:
Don't wear yourself to a shadow; take a break.
معنی فارسی کلمه wear oneself to a shadow
:
به شدت خسته و فرسوده شدن، معمولاً به دلیل کار بیش از حد.