معنی فارسی well adjusted

B2

به معنای تطابق خوب با شرایط و محیط اطراف، و توانایی سازگاری با تغییرات.

Comfortable and effective in dealing with life situations or challenges.

example
معنی(example):

او به محیط جدید خود به خوبی عادت کرده است.

مثال:

She is well adjusted to her new environment.

معنی(example):

خوب عادت کردن به افراد کمک می‌کند تا با استرس مقابله کنند.

مثال:

Being well adjusted helps individuals cope with stress.

معنی فارسی کلمه well adjusted

: معنی well adjusted به فارسی

به معنای تطابق خوب با شرایط و محیط اطراف، و توانایی سازگاری با تغییرات.