معنی فارسی well advised

B2

به معنای دریافت توصیه خوب و مناسب در یک موقعیت خاص.

Receiving good guidance or recommendations regarding a decision or action.

example
معنی(example):

به خوبی توصیه می‌شود که برای مواقع اضطراری پول پس‌انداز کنید.

مثال:

It is well advised to save money for emergencies.

معنی(example):

او به خوبی توسط دوستانش برای قبول کردن شغل توصیه شد.

مثال:

She was well advised by her friends to take the job.

معنی فارسی کلمه well advised

: معنی well advised به فارسی

به معنای دریافت توصیه خوب و مناسب در یک موقعیت خاص.