معنی فارسی well thought out
B2به معنای داشتن تدبیر و محاسبهگری مناسب در انتخابها و برنامهریزیها.
Carefully considered or planned.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این طرح قبل از اجرا به خوبی بررسی شده بود.
مثال:
The plan was well thought out before it was implemented.
معنی(example):
پاسخهای او به خوبی اندیشیده شده و دقیق بودند.
مثال:
Her answers were well thought out and precise.
معنی فارسی کلمه well thought out
:
به معنای داشتن تدبیر و محاسبهگری مناسب در انتخابها و برنامهریزیها.