معنی فارسی well traveled
B2خوب سفر کرده به معنای کسی است که به مکانهای زیاد و متنوع سفر کرده باشد.
Refers to a person who has traveled extensively and has visited numerous places.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او شخصی با تجربه است که بسیاری از کشورها را بازدید کرده است.
مثال:
She is a well traveled person who has visited many countries.
معنی(example):
سفر کردن زیاد به شما کمک میکند تا فرهنگهای مختلف را درک کنید.
مثال:
Being well traveled helps you understand different cultures.
معنی فارسی کلمه well traveled
:
خوب سفر کرده به معنای کسی است که به مکانهای زیاد و متنوع سفر کرده باشد.