معنی فارسی well-traveled
B2خوب سفر کرده به معنای کسی است که به مقاصد مختلف سفر کرده و تجارب گوناگونی دارد.
Similar to 'well traveled,' indicating someone who has visited many places around the world.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نویسنده خوب سفر کرده داستانهایی از سراسر جهان را به اشتراک گذاشت.
مثال:
The well-traveled author shared stories from around the world.
معنی(example):
تجربه خوب سفر کرده او به او دیدگاههای منحصر به فردی میدهد.
مثال:
His well-traveled background gives him unique perspectives.
معنی فارسی کلمه well-traveled
:
خوب سفر کرده به معنای کسی است که به مقاصد مختلف سفر کرده و تجارب گوناگونی دارد.