معنی فارسی wet-ones-whistle
B1مرطوب کردن صدا یا گلوی شخص به منظور آسانتر کردن صحبت یا آواز خواندن، اغلب به معنای نوشیدن مایعات برای آماده شدن است.
To drink something, especially to moisten the throat before speaking or performing.
- IDIOM
example
معنی(example):
او یک جرعه آب نوشید تا گلویش را مرطوب کند.
مثال:
She took a sip of water to wet her whistle.
معنی(example):
قبل از اجرا، او مقداری نوشید تا گلویش را مرطوب کند.
مثال:
Before the performance, he had a drink to wet his whistle.
معنی فارسی کلمه wet-ones-whistle
:
مرطوب کردن صدا یا گلوی شخص به منظور آسانتر کردن صحبت یا آواز خواندن، اغلب به معنای نوشیدن مایعات برای آماده شدن است.