معنی فارسی wheezy
B1به معنای داشتن صدای سرفه و اصلاح کردن آن در تنفس به دلیل مشکل در راههای هوایی.
Having a hoarse or breathy quality, often related to a breathing condition.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That wheezes.
example
معنی(example):
صدای سرفهای او او را نگران سلامتیاش کرد.
مثال:
The wheezy sound made her worried about his health.
معنی(example):
او سرفه سرفهای داشت که او را در شب بیدار نگه میداشت.
مثال:
He had a wheezy cough that kept him up at night.
معنی فارسی کلمه wheezy
:
به معنای داشتن صدای سرفه و اصلاح کردن آن در تنفس به دلیل مشکل در راههای هوایی.