معنی فارسی whistle for
B1سوت زدن برای جلب توجه یا فراخواندن کسی.
To make a sound with one's lips to attract someone's attention.
- verb
verb
معنی(verb):
To ask for with no chance of success.
example
معنی(example):
باید برای اینکه سگ برگردد سوت بزنم.
مثال:
I had to whistle for the dog to come back to me.
معنی(example):
او برای آوردن قبض به پیشخدمت سوت زد.
مثال:
He whistled for the waiter to bring the bill.
معنی فارسی کلمه whistle for
:
سوت زدن برای جلب توجه یا فراخواندن کسی.
