معنی فارسی wide awake
A2کاملاً بیدار و هشیار، به معنای عدم خواب آلودگی.
Fully alert and awake.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Awake and very alert
example
معنی(example):
قهوه نوشیدم تا در طول جلسه کاملاً بیدار بمانم.
مثال:
I drank coffee to stay wide awake during the meeting.
معنی(example):
بعد از دوش گرفتن، او احساس بیداری کامل کرد و آماده شروع روزش شد.
مثال:
After a shower, she felt wide awake and ready to start her day.
معنی فارسی کلمه wide awake
:
کاملاً بیدار و هشیار، به معنای عدم خواب آلودگی.