معنی فارسی willow wren

B1

پرنده‌ای کوچک با صدای خوش که در مناطق باتلاقی و نزدیک به آب زندگی می‌کند.

A small bird known for its pleasant singing, commonly found in wetland areas.

noun
معنی(noun):

Willow warbler

example
معنی(example):

صدای پرنده‌ی wren بید را می‌توان غالباً نزدیک رودخانه شنید.

مثال:

The willow wren can often be heard singing near the river.

معنی(example):

ما یک wren بید را که بین شاخه‌ها پرواز می‌کرد تماشا کردیم.

مثال:

We watched a willow wren flitting among the branches.

معنی فارسی کلمه willow wren

: معنی willow wren به فارسی

پرنده‌ای کوچک با صدای خوش که در مناطق باتلاقی و نزدیک به آب زندگی می‌کند.