معنی فارسی willowware
B2نوعی سفال چینی که در قرن هجدهم ساخته شده و دارای طرحهای خاص است.
A type of decorative ceramic ware that typically features blue and white floral patterns.
- noun
noun
معنی(noun):
Articles made from willow.
example
معنی(example):
Willowware نوعی سفال است که به خاطر طرحهای گلدارش شناخته شده است.
مثال:
Willowware is a type of pottery known for its floral designs.
معنی(example):
من ظروف willowware را برای سرویس شامم جمعآوری میکنم.
مثال:
I collect willowware dishes for my dinner set.
معنی فارسی کلمه willowware
:
نوعی سفال چینی که در قرن هجدهم ساخته شده و دارای طرحهای خاص است.