معنی فارسی work one's ass off
B2به شدت و با انرژی زیاد کار کردن، معمولاً برای رسیدن به هدفی.
To work very hard, often with a lot of effort and determination.
- IDIOM
example
معنی(example):
او برای اتمام پروژه به موقع از جان خود مایه گذاشت.
مثال:
He worked his ass off to finish the project on time.
معنی(example):
او در کارش به شدت تلاش میکند تا از خانوادهاش حمایت کند.
مثال:
She works her ass off at her job to support her family.
معنی فارسی کلمه work one's ass off
:به شدت و با انرژی زیاد کار کردن، معمولاً برای رسیدن به هدفی.