معنی فارسی abandonable
B1قابل رها کردن، چیزی که میتواند بدون پیامدهای جدی ترک شود.
Capable of being abandoned; can be set aside or disregarded.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه اگر به اهداف نرسد قابل رها کردن است.
مثال:
The project is considered abandonable if it does not meet the goals.
معنی(example):
یک قرارداد قابل رها کردن میتواند بدون عواقب خاتمه یابد.
مثال:
An abandonable contract may be terminated without consequences.
معنی فارسی کلمه abandonable
:
قابل رها کردن، چیزی که میتواند بدون پیامدهای جدی ترک شود.