معنی فارسی abnormous
B1غیرعادی، در واقع به وضعیتی اشاره دارد که معمولی نیست.
Characterized by being abnormal or unusual; deviating from the norm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رشد غیرعادی گیاه باغبان را شگفتزده کرد.
مثال:
The abnormous growth of the plant surprised the gardener.
معنی(example):
رفتار غیرعادی در کودکان ممکن است نشاندهنده مشکلات پنهان باشد.
مثال:
Abnormous behavior in children may indicate underlying issues.
معنی فارسی کلمه abnormous
:
غیرعادی، در واقع به وضعیتی اشاره دارد که معمولی نیست.