معنی فارسی abscondence

B1

پنهان شدن، به ویژه در زمینه‌های مالی یا اطلاعاتی.

The act of hiding or withdrawing, often referring to money or information.

example
معنی(example):

پنهان شدن وجوه نگرانی‌هایی را بین سرمایه‌گذاران ایجاد کرد.

مثال:

The abscondence of the funds raised concerns among investors.

معنی(example):

پنهان شدن اطلاعات ضروری می‌تواند منجر به مشکلات جدی شود.

مثال:

Abscondence of crucial information can lead to serious problems.

معنی فارسی کلمه abscondence

: معنی abscondence به فارسی

پنهان شدن، به ویژه در زمینه‌های مالی یا اطلاعاتی.