معنی فارسی accidentiality
B1خاصیتی که به تصادف مربوط است.
The quality of being accidental.
- NOUN
example
معنی(example):
تصادفی بودن این رویداد آن را به یادماندنی کرد.
مثال:
The accidentiality of the event made it memorable.
معنی(example):
ما در آخرین جلسه خود به تصادفی بودن اشاره کردیم.
مثال:
We discussed the accidentiality in our last meeting.
معنی فارسی کلمه accidentiality
:
خاصیتی که به تصادف مربوط است.