معنی فارسی acclinal

B2

به مناطق و زوایای خاصی که بر اساس دما، رطوبت و دیگر عوامل زیست‌محیطی سازگار می‌شوند.

Relating to ecological zones influenced by climatic variations.

example
معنی(example):

شیب‌های اکلینال برای مطالعات تحقیقاتی ایده‌آل بودند.

مثال:

The acclinal slopes were perfect for the research study.

معنی(example):

ناحیه‌های اکلینال می‌توانند بر تنش‌های دمایی در محیط‌های مختلف تأثیر بگذارند.

مثال:

Acclinal zones can affect temperature variations in different environments.

معنی فارسی کلمه acclinal

: معنی acclinal به فارسی

به مناطق و زوایای خاصی که بر اساس دما، رطوبت و دیگر عوامل زیست‌محیطی سازگار می‌شوند.