معنی فارسی adultlike
B2مانند یک بزرگسال، به ویژگیها یا رفتارهای یک بزرگسال اشاره دارد.
Similar to or characteristic of an adult.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار او به طرز شگفتانگیزی برای سنش بزرگسالانه بود.
مثال:
His behavior was surprisingly adultlike for his age.
معنی(example):
او یک دیدگاه بزرگسالانه نسبت به زندگی دارد.
مثال:
She has an adultlike perspective on life.
معنی فارسی کلمه adultlike
:
مانند یک بزرگسال، به ویژگیها یا رفتارهای یک بزرگسال اشاره دارد.