معنی فارسی adultoid
B2دارای ویژگیهایی شبیه به بزرگسال، به ویژه در مراحل رشد حشرات یا موجودات.
Having characteristics or features resembling an adult form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرم آدلتوئید حشره در طول مطالعه شناسایی شد.
مثال:
The insect's adultoid form was identified during the study.
معنی(example):
دانشمندان ویژگیهای آدلتوئید آن را در گزارشها ذکر کردند.
مثال:
Scientists noted its adultoid features in the reports.
معنی فارسی کلمه adultoid
:
دارای ویژگیهایی شبیه به بزرگسال، به ویژه در مراحل رشد حشرات یا موجودات.